» اخبار » گفتگوی اختصاصی مجله اینترنی دنیای کشتی با ستاره ایرانی تبار کشتی آمریکا/تختی الگوی من است /اقدامات خیرخواهانه رسول خادم باعث غرور تمامی کشتی گیران جهان است
اخبار - مصاحبه

گفتگوی اختصاصی مجله اینترنی دنیای کشتی با ستاره ایرانی تبار کشتی آمریکا/تختی الگوی من است /اقدامات خیرخواهانه رسول خادم باعث غرور تمامی کشتی گیران جهان است

مرداد 1, 1403 100238

سیامک غفاری که در آمریکا با نام مت غفاری شناخته میشود در تهران متولد شده است. در دوران دبیرستان به توصیه پدر بزرگ خود به آمریکا رفت و در آنجا درس خواند و تا مقطع فوق لیسانس تحصیلاتش را در رشته مدیریت بازرگانی ادامه داد. در هنگام تحصیل در دبیرستان فعالیت ورزشی در رشته کشتی را انتخاب کرد. او در کشور آمریکا ستاره کشتی شد و مدالهای المپیک و جهان را در کشتی فرنگی به گردن آویخت پس از خداحافظی از دنیای قهرمانی تندیس او در موزه افتخارات کشتی آمریکا نصب شد و سپس فعالیت مربیگری را در یکی از دانشگاههای آمریکا ادامه داد تا تجربه هایش را در اختیار جوانان قرار دهد. او بیش از چهل سال از ایران دور بوده است ،اما بعضی وقتها به ایران می آید  تا با سرزمین مادری پیوندی دوباره برقرار کند سیامک (مت) غفاری مانند بسیاری از نخبه های ایرانی مقیم در خارج عاشقانه وطن را دوست دارد و به ایرانی بودن خود افتخار میکند ،شاید بسیاری از کشتی گیران و علاقه مندان به کشتی از غفاری شناخت چندانی نداشته باشند؛ با او به گفتگو نشستیم تا از زندگی و فعالیت حرفه ای خود در کشتی بگوید، مت با اشتیاق و هیجان خاصی به سؤالات ما پاسخ داد. متن کامل صحبت های این قهرمان ارزنده را در ادامه مشاهده فرمائید:

تهران و ایام نوجوانی

۲۰ آبان ۱۳۴۰ در تهران خیابان خردمند جنوبی به دنیا آمدم. پدر و مادرم اصالتا اهل ارومیه هستند دوران ابتدایی و راهنمایی را در تهران گذراندم و سپس در دبیرستان البرز که مخصوص دانش آموزان تیزهوش و نمونه بود مشغول به تحصیل شدم. پدربزرگم بازاری و کار اصلی خانواده ما تجارت چای بود. پدربزرگ به تحصیل فرزندان خود اهمیت میداد و شش پسر خود را برای ادامه تحصیل به آمریکا فرستاد و تنها پدرم در ایران ماند و در کار تجارت به پدربزرگ کمک میکرد. در کنار پدر ،مادر و دو برادرم در تهران زندگی خوب و آرامی داشتیم. در آن دوران به خاطر قد بلندم به ورزش والیبال علاقه زیادی پیدا کردم و در گروه والیبال دبیرستان البرز عضو شدم که تیم ما در رقابتهای آسیایی نیز حضور پیدا کرد.

مهاجرت به آمریکا

عموهای من در آمریکا زندگی میکردند و همه به مدارج بالای تحصیلی و علمی رسیدند در تابستان ۱۳۵۵ به همراه پدربزرگم برای گذراندن تعطیلات و دیدار با عموهایم به آمریکا رفتم در آنجا از محیط آموزشی و امکاناتش خوشم آمد و تصمیم گرفتم تا در این کشور اقامت بگیرم و ادامه تحصیل بدهم. پس از مهاجرت به آمریکا در شهر پاراموس واقع در نیوجرسی زندگی کردم و در آن شهر مدرک دیپلم خودم را گرفتم.

در آمریکا کشتی گیر شدم

هنگامی که در دبیرستان درسم را ادامه می دادم ورزشهای زیادی برای انتخاب وجود داشت، ابتدا میخواستم رشته والیبال را ادامه دهم، اما در آمریکا والیبال رشته ای مردانه محسوب نمیشود و در دبیرستان محل تحصیلم این رشته مخصوص بانوان بود. مسئولان دبیرستان به من گفتند که رشته دیگری را انتخاب کن من هم رشته انفرادی کشتی را انتخاب کردم زیرا احساس میکردم که میتوانم در این رشته موفق شوم و هم اینکه در ایران این رشته طرفداران زیادی داشت و من هم شانس خودم را در این رشته امتحان کردم مربی من قهرمانی به نام بیل ساوج بود که در حقیقت هم مربی و هم معلم دبیرستان محسوب میشد، اولین بار پس از یک هفته تمرین در مسابقات کشتی شرکت کردم و در آن مسابقه مقابل کشتی گیری که سال پیش مقام دوم ایالت را کسب کرده بود با ضربه فنی به پیروزی رسیدم خودم هم نمیدانم که چگونه او را ضربه کردم و تنها لحظه ای را به خاطر دارم که شانه های او به تشک چسبیده بود. آنجا مربیان به من گفتند که تو ایرانی هستی و کشتی و قهرمانی در خون تو جاری است. همین صحبتها باعث شد تا روحیه بگیرم و تمرینات خودم را به شکل جدی ادامه دهم‌، هر روز چند نوبت تمرین میکردم و تمریناتی مانند دو،کوهنوردی و وزنه برداری در برنامه ام بود تا این که توانستم با قهرمانی های متعدد خودم را به جامعه کشتی آمریکا معرفی کنم

هشت سال ذخیره گارتنر بودم

ستاره سنگین وزن تیم ملی کشتی آزاد آمریکا در آن زمان بروس بومگارتنر بود،او در دنیای کشتی قهرمانی شناخته شده است که مدالهای زیادی را در مسابقات جهانی و المپیک برای آمریکا کسب کرد من کشتی های زیادی با گارتنر گرفتم و اغلب با نتیجه نزدیک کشتی را به او واگذار میکردم، اما کشتی و تمرین با گارتنر باعث رشد من شد. در مسابقات المپیک ۱۹۸۴ لس آنجلس و ۱۹۸۸ سئول نیز حضور داشتم اما گارتنر نفر اصلی تیم آمریکا بود. پس از المپیک سئول گارتنر اعلام بازنشستگی کرد و من خودم را برای حضور در وزن ۱۳۰ کیلو و ترکیب اصلی آمریکا در مسابقات جهانی آماده کردم ولی پس از مدتی گارتنر اعلام کرد که تا مسابقات المپیک ۱۹۹۲ کشتی خواهد گرفت. البته در فاصله این سالها در مسابقات بین المللی زیادی در کانادا ، کوبا و سوئد شرکت کردم و قهرمان شدم، در سال ۱۹۸۹ برای حضور در مسابقات جهانی مارتینی جانسون کشتی گیر وزن ۱۰۰ کیلو تیم ملی آمریکا با آسیب دیدگی مواجه شد مربیان به من گفتند که اگر وزن کم کنی در مسابقات جهانی کشتی خواهی گرفت. وزن طبیعی من در آن زمان ۱۱۰ کیلو بود به زحمت ۱۰ کیلو از وزن بدنم را کم کردم تا در مسابقات به روی تشک بروم اما بازهم با بدشانسی مواجه شدم و جیمز جانسون به یک باره اعلام کرد که مصدومیتش برطرف شده و میخواهد کشتی بگیرد. مربیان به خاطر اینکه جانسون در مسابقات انتخابی این وزن شرکت کرده و به مقام قهرمانی رسیده بود او را انتخاب کردند. البته در آن سال در مسابقات پان آمریکن دو مدال طلا در کشتی آزاد و فرنگی به دست آوردم و پس از آن نیز همواره در این مسابقات حضور داشتم و قهرمان شدم

در مارتینی کفشهایم را به زنده یاد سلیمانی دادم

در هنگام برگزاری مسابقات جهانی در سالن حضور داشتم و افسوس میخوردم که چرا کشتی نمی گیرم. در آنجا با علیرضا سلیمانی و دیگر کشتی گیران ایرانی آشنا شدم و به آنها گفتم که من ایرانی هستم در آن مسابقات سلیمانی و گارتنر به فینال فوق سنگین راه پیدا کردند کفشهای سلیمانی کیفیت لازم را نداشت و قابل استفاده نبود. من کفشهایم را تقدیم به سلیمانی کردم و به او گفتم با این کفش ها کشتی بگیر به سلیمانی روحیه دادم و گـفتم مهارت اصلی گارتنر در زیر دو خم است و اگر بخواهی میتوانی او را کنترل کنی و به پیروزی برسی، سلیمانی در آن مسابقه حساس مقابل گارتنر به برتری دست یافت و قهرمان جهان شد. پس از این مسابقات مربیان آمریکا و گارتنر تا یک ماه با من قهر بودند!

در کشتی فرنگی به مدال جهانی و المپیک دست یافتم

سال ۱۹۹۰ تصمیم گرفتم شانس خودم را در کشتی فرنگی امتحان کنم و تمام انرژی و وقت خودم را برای کشتی فرنگی گذاشتم. آن سال در مسابقات انتخابی تیم ملی در کشتی فرنگی اول و در کشتی آزاد دوم شدم حریف من در فینال رقابت های کشتی فرنگی قهرمانی آمریکا گریک پیت بود که سال ۱۹۸۹ در ترکیب تیم ملی کشتی آمریکا حضور داشت در سال ۱۹۹۰ و مسابقات جهانی کشتی فرنگی تا کسب مدال فاصله ای نداشتم و در نهایت به مقام پنجم رسیدم این مسابقات میدان خوبی برای من بود و باعث شد که تجربه ارزشمندی در کشتی فرنگی کسب کنم.

سال ۱۹۹۱ در مسابقات جهانی وارنا اولین مدال جهانی خود را در وزن ۱۳۰ کیلو به گردن آویختم در آن رقابتها تا مسابقه فینال به راحتی همه حریفانم را شکست دادم و تنها در کشتی نهایی با نتیجه نزدیک مقابل الکساندر کارلین مغلوب شدم و به مدال نقره رسیدم، در سال ۱۹۹۲ خودم را برای حضور در مسابقات المپیک آماده کردم ،آمادگی بسیار خوبی داشتم؛ با کشتی خوب و نزدیکی که سال پیش از آن با کارلین گرفته بودم مربیان تیم ملی آمریکا مرا گزینه جدی کسب مدال طلا می دانستند؛ اما آسیب دیدگی زانو باعث شد. تا نتوانم توانایی خود را نشان دهم، پس از مسابقات المپیک به بیمارستان رفتم و زانویم را به تیغ جراحان سپردم سه بار عمل جراحی کردم و روند درمانی من کمی طول کشید.

در سال ۱۹۹۳ در مسابقات انتخابی آمریکا با شکست همه رقبا به پیروزی رسیدم؛ اما در ادامه با یک بدشانسی دیگر مواجه شدم، فدراسیون وقت جهانی کشتی (فیلا) قوانین جدول مسابقات را تغییر داد به طوری که هر کشتی گیری در مسابقات جهانی و بین المللی در کشتی اول خود شکست میخورد از دور مسابقات کنار میرفت ،در مسابقات جهانی استکهلم سوئد طبق قرعه در کشتی اول با کارلین روبرو شدم کشتی خوبی با کارلین گرفتم و میخواستم او را شکست دهم در حالت خاک مایه بارانداز را گرفتم و قصد اجرای فن را داشتم که کارلین فریاد زد دنده ام شکست داور وسط کشتی را قطع کرد و در کمال ناباوری به من اخطار داد. کارلین آن مسابقه را در نهایت با حق کشی داور برنده شد. پس از پایان مسابقه رئیس فدراسیون کشتی سوئد نزد من آمد و به من دلداری داد. در سال ۱۹۹۴ در مسابقات جهانی فنلاند در حالی که مقابل کشتی گیر بلاروس ۹ صفر جلو بودم با مصدومیت از ناحیه شانه مواجه شدم و در نهایت به مقام ششم رسیدم، پس از این مسابقات تصمیم گرفتم تا تمرینات بیشتری داشته باشم و برای المپیک آتلانتا خودم را آماده کنم، بنابراین برای تمرین به دهکده المپیک در کلرادو رفتم که در آن سال نیز در حین تمرین پایم به پای حریف گره خورد،دوباره مصدوم شدم و مسابقات انتخابی تیم ملی را از دست دادم، در آن مسابقات رولان گاردنر به مقام قهرمانی رسید، گاردنر مدتها شاگرد من بود و با این پیروزی اعتماد به نفس زیادی پیدا کرد اما فدراسیون کشتی آمریکا به او اعتماد نداشت و سه هفته مانده به مسابقات جهانی در این وزن مسابقه ی درون اردویی برگزار کرد که در دو کشتی توانستم گاردنر را مغلوب کنم و جواز حضور در مسابقات جهانی ۱۹۹۵ پراگ را به دست بیاورم در مسابقات جهانی آن سال احساس خاصی داشتم، قبل از مسابقات دعا میکردم و در هنگام نماز خواندن از خدا میخواستم که مرا موفق کند ،در آن رقابتها فقط مقابل کارلین شکست خوردم و مدال برنز را برای تیم ملی آمریکا به ارمغان آوردم.

سال ۱۹۹۶ در مسابقات المپیک بازهم در ترکیب تیم ملی کشتی آمریکا حضور داشتم تمرینات بسیار خوبی را پشت سر گذاشته بودم تا قبل از فینال رقبای مطرحی از کشورهای اوکراین، آلمان و… را شکست دادم و در نهایت مدال نقره را از آن خود کردم در المپیک حریفم در فینال بازهم الکساندر کارلین بود سخت با او جنگیدم کارلین در کنده فرنگی تبحر داشت اما من میدانستم که او نمی تواند این فن را اجرا کند و حتی نمیتوانست مرا بارانداز کند در ثانیه های آخر کشتی او با هل دادن من توانست یک امتیاز بگیرد و برنده شود.

در سال ۱۹۹۷ دیگر کشتی نگرفتم و به دنبال کار و تجارت رفتم و آن سال رولان گاردنر که ذخیره من در تیم ملی محسوب میشد به مسابقات جهانی رفت. سال ۱۹۹۸ مربیان آمریکا بازهم به سراغ من آمدند و با گفتن این جمله که تو مانند یک سرباز هستی و کشتی کشور به تو نیاز دارد قصد داشتند مرا دوباره به فضای کشتی برگردانند. به آنها گفتم که آمادگی ندارم اما مربیان اصرار داشتند که به اردوی تیم ملی بیایم و میگفتند تو فکرت در کشتی خوب کار میکند. در نهایت دوباره به کشتی برگشتم در مسابقات انتخابی آن سال همه رقبای داخلی را شکست دادم و در مسابقات جهانی مدال نقره دیگری را به افتخاراتم اضافه کردم ،حریف من در فینال آن رقابت ها بازهم کارلین بود. سال ۱۹۹۹ نیز خودم را برای مسابقات انتخابی آماده کردم و به مقام قهرمانی رسیدم اما به مسابقات جهانی نرفتم و تصمیم گرفتم که برای المپیک سیدنی آماده شوم. در آن زمان قانون کمر گیری وارد کشتی شد و من از این قانون متنفر بودم و نمی توانستم خودم را با این قانون هماهنگ کنم، در مسابقه فینال انتخابی آمریکا مقابل گاردنر قرار گرفتم و با یک برد  و دو باخت مقابل او نتوانستم در المپیک به عنوان کشتی گیر حضور یابم و این به معنای خداحافظی من از دنیای قهرمانی بود. من در حالی از دنیای قهرمانی کشتی کناره گیری کردم که یک نقره المپیک دو نقره جهانی ، یک برنز جهانی ۹ مدال طلا در مسابقات کشتی قهرمانی پان آمریکن و چندین مدال در مسابقات مختلف بین المللی را در کارنامه داشتم. پس از آن به عنوان مربی گاردنر انتخاب شدم و او را برای المپیک آماده کردم. سه روز قبل از مسابقه سنگین وزنها در المپیک به همه اعلام کردم که گاردنر کارلین را شکست خواهد داد که این حادثه اتفاق افتاد و کارلین مقابل گاردنر در فینال المپیک سیدنی تن به شکست داد.

ازدواج و ادامه تحصیل

در سال ۱۹۸۶ و در دورانی که کشتی میگرفتم ازدواج کردم، سال ۱۹۹۴ صاحب یک دختر شدم، در سال ۱۹۹۷ نیز صاحب دو دختر دوقلو شدم که به عقیده من بزرگ کردن فرزندان دوقلو از قهرمانی در المپیک هم سخت تر است، در سال ۲۰۰۰ نیز فرزند پسرم به دنیا آمد. پس از دوران بازنشستگی از کشتی فرصت پیدا کردم تا تحصیلاتم را ادامه دهم و در حال حاضر فارغ التحصیل فوق لیسانس مدیریت بازرگانی هستم

اگر کارلین نبود …!

سیامک (مت) غفاری در ادامه گفتگوی اختصاصی با مجله اینترنتی دنیای کشتی گفت؛ الکساندر کارلین بزرگترین رقیب من در مسابقات کشتی بود و اگر رقیبی چون او نداشتم در حال حاضر هفت مدال طلای جهان و المپیک را به دست آورده بودم با این حال هنگام مسابقه با او سرسختی زیادی از خود نشان میدادم و نمی خواستم در مقابل او کم بیاورم و او این را کاملاً میدانست پس از اینکه از دنیای قهرمانی خداحافظی کردم در حاشیه یکی از مسابقات با کارلین خوش و بش کردم او به من گفت اگر بعد از من کشتی را ادامه میدادی چند مدال طلای جهان را به دست میآوردی؛ به او گفتم پس از تو دیگر رقیبی نداشتم که با او مبارزه کنم به راستی که کارلین بهترین کشتی گیر سنگین وزن تاریخ کشتی جهان است.

میخواستم برای ایران کشتی بگیرم اما…

در سال ۱۹۸۸ مرحوم محمدمهدی یعقوبی دارنده مدال نقره المپیک ۱۹۵۶ ملبورن با منصور برزگر صحبت کرد و هماهنگ شد تا به اردوی تیم ملی دعوت شوم و برای ایران در المپیک ۱۹۸۸ کشتی بگیرم اما قبل از مسابقات المپیک سئول منصور برزگر نتوانست به عنوان مربی حضور پیدا کند پس از آن افرادی مانع حضورم در تیم ملی شدند که تمایل ندارم در خصوص آن صحبت کنم فقط این را می گویم که در آن زمان سخت گیریهای زیادی برای کشتی گرفتن من در تیم ملی ایران وجود داشت.

فعالیت مربیگری در آمریکا

من از سال ۱۹۸۹ همزمان با فعالیت کشتی مربیگری نیز میکردم پس از دوران قهرمانی نیز مقاطعی به عنوان مربی در تیم ملی آمریکا فعالیت کردم و در حال حاضر نیز در یکی از دانشگاه ها مربی کشتی هستم.

نصب تندیس من در موزه کشتی اوکلاهاما

در آمریکا مطابق سنت سالیانه،تندیس کشتی گیران برتر و مدال آور دنیا در موزه کشتی اوکلاهاما نصب میشود. خوشحالم که تندیس، من مدال ها، کفشها و دوبنده دوران قهرمانی من در این موزه و در معرض دید همگان قرار دارد.

کشتی فرنگی ایران با ورشنین پیشرفت کرد

تا آنجایی که از کشتی ایران اطلاع دارم رشد کشتی فرنگی در ایران پس از ورود ورشنین صورت گرفت، من پیش از این با علیرضا لرستانی، عبدالله عزیزی و مهدی سبز علی کشتی گرفتم و موفق به شکست آنها شدم در حال حاضر می دانم که کشتی فرنگی ایران پیشرفت چشمگیری داشته است و قهرمانان  شاخصی از کشتی فرنگی ایران در مسابقات  المپیک و قهرمانی جهان صاحب مدال‌های  ارزشمند شده اند

سنگین وزنهای ایران بهتر از آمریکایی ها

در حال حاضر در کشتی فرنگی آمریکا سنگین وزن مطرحی وجود ندارد اما در ایران میدانم که کشتی گیران سنگین وزن در میان کشتی گیران طراز اول دنیا قرار دارند. چند سال پیش که به ایران آمدم  فرصت شد که به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی ایران بروم و از نزدیک با کشتی گیران صحبت کردم در گفتگو با کشتی گیران نیز در خصوص نحوه تمرین، زمان استراحت موارد مهمی را توضیح دادم.

کشتی ورزش محبوب ایرانیها

مردم ایران به کشتی علاقه زیادی دارند و این ورزش محبوبیت خود را حفظ کرده است، اما در آمریکا این چنین نیست و مردم مانند گذشته از این رشته استقبال نمی کنند، یکی از دلایل آن میتواند گستردگی ورزش در آمریکا باشد که مردم انتخابهای بیشتری دارند.

عشق به سرزمین مادری

عاشقانه وطنم ایران را دوست دارم و بزرگترین حسرت زندگی ام این است که برای ایران کشتی نگرفتم کاش مدال هایم را برای ایران کسب میکردم حالا آرزویم این است که به تیم ملی ایران کمک کنم و تجربه هایم را در اختیار کشتی گیران کشورم قرار دهم. امیدوارم کشتی ایران همچنان مسیر پیشرفت خود را ادامه دهد.

خاطره از المپیک آتلانتا

در جریان بازیهای المپیک ۱۹۹۶ آتلانتا ، چند بمب گذاری در دهکده المپیک اتفاق افتاد و عده زیادی مجروح شدند و دو روز مسابقات تعطیل شد در آن زمان مسابقات من به پایان رسیده بود. ۳۶ ساعت پس از بمب گذاری به عیادت مجروحان رفتم و پس از آن با ۱۰۰۰ نفر درِ دهکده را بازگشایی کردیم تا بازیها ادامه یابد، این اقدام من با استقبال رسانه ها مواجه شد.

پدرم همیشه میگفت قلبت را بزرگ کن

پدرم در بیشتر کشتی ها کنارم بود و به من دلگرمی میداد. وقتی حریفم مصدوم میشد کنارش میرفت و به او آب میداد او به من میگفت؛ همیشه به حریفانت احترام بگذار و به مردم کمک کن من نیز سعی کرده ام خوب زندگی کنم و به مردم احترام بگذارم

تختی الگوی من است

شخصیت تختی را دوست دارم او الگوی من است زیرا علاوه بر قهرمانی در المپیک دارای ویژگیهای پهلوانی و جوانمردی بود جهان پهلوان کسی است که به مردم کمک کند و در کنار مردم باشد. تختی اسطوره ای است که تمام این ویژگیها در او جمع شده بود. و الان از طریق مدیا می بینم رسول خادم ‌که قهرمان بزرگی می‌باشد راه او را دنبال می‌کند و به مردم نیازمند کمک می کند، شخصیت رسول خادم را دوست دارم و از دیدن کارهایی که او در راستای کمک به دیگران انجام می‌دهد احساس غرور می‌کنم، اقدامات خیرخواهانه رسول خادم باعث غرور تمامی کشتی گیران جهان است

صحبت پایانی

سیامک (مت ) غفاری در خاتمه گفتگوی اختصاصی با مجله اینترنتی دنیای کشتی ضمن آرزوی موفقیت برای کشتی گیران ایرانی در المپیک پاریس یادآور شد؛  به جوانان کشتی گیر کشورم ایران توصیه میکنم که به مربیان خود احترام بگذارند وزندگی سالمی داشته باشند.امیدوارم همه جوانان ورزشکار ایران بزرگترین قله های موفقیت در دنیا را فتح کنند، از شما و مجله دنیای کشتی سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من گذاشتید که از زندگی ورزشی خودم بگویم و به نوعی با مردم کشورم ارتباط برقرار کنم.

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

امتیاز 4.50
جیرئیل خان بابائی

جیرئیل خان بابائی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×