حکایت خواندنی سنگین وزنی که حرمت شکنی را بلد نبود
شاید اگر می گذاشتند در ۱۹ سالگی به خاطر شایستگیش اولین المپیکش را تجربه کند ، شاید اگر می گذاشتند در سیدنی نفر اول انتخابیها حضور یابد ، شاید اگر زانویش یاری می داد تا المپیک پکن کشتی بگیرد و خیلی از شایدهای دیگر ، اکنون سهم او بیش از دو مدال جهان و المپیک بود. آری سهم او بسیار بیش از اینهاست، اما دست روزگار عدالت را در حق او به خوبی ایفا نکرد. صحبت از مرد تنومند کشتی کشورمان است . کسی که نخستین طلای سنگین وزن المپیک را برای کشورمان به ارمغان آورد . صحبت از علیرضا رضایی است کسی که اخلاقش همیشه بیشتر از کشتی هایش به دل می نشست…
دوران کودکی نایب قهرمان المپیک 2004 آتن
علیرضا رضایی در سال ۱۳۵۵ در محله نارمک تهران متولد شد و در دبستان تقوا واقع در خیابان طوس و سپس مدرسه بیت المقدس در ستارخان مشغول به تحصیل شد. در سنین نوجوانی پدرش را از دست داد و مادرش در این خانواده برای او و برادرش امیر هم پدر بود و هم مادر،خانواده ای که توانست حتی بیش از یک قهرمان به کشورش معرفی کند، زیرا خود امیر از کشتی گیران مستعدی بود که در کارنامه ی ورزشی اش میتوان به برد شیرین او با ضربه فنی مقابل کشتی گیر بنام روس ها، یعنی زهير عبد السلاموف اشاره کرد. این خانواده ی کوچک سه نفره سالهای طولانی ساکن کوچه صائب در میدان توحید بودند داستان ورود ورزش کشتی به زندگی علیرضا از همان سنین پایین با تماشای مسابقات کشتی به خصوص نبرد محمد حسین محبی مقابل پاول پنی گین از تلویزیون شروع میشود که خیلی زود او را عاشق این رشته ی ورزشی کرد. به طوری که در همان سنین پایین آن قدر اطلاعاتش از این ورزش بالا رفته بود که حتی می توانست با خبرنگاران تخصصی این ورزش رقابت کند،علیرضا ورزش کشتی را از ۸ سالگی زیر نظر آقای ارسلان پیروز آغاز کرد و الفبای کشتی را از او آموخت . اما نکته جالب توجه در شروع ورزش او این است که در همان روز اولی که برای تمرین به باشگاه رفت ، دچار شکستگی پاشد و همین امر باعث شد که او سه ماه به باشگاه نرود اما در سال ۱۳۶۸ پس از بازگشت به باشگاه ، تنها با چند هفته تمرین توانست قهرمان نونهالان تهران در همان سال شود
*شروع دوران حرفه ای در ورزش
اما دوران حرفهای کشتی قهرمان ما از سال ۱۳۷۰ ( ۱۹۹۱ میلادی ) آغاز شد که در همان سال عناوین نخست المپیاد آموزشگاههای کشور ، قهرمانی کشور و روز جهانی کودک را از آن خود کرد و درخشش خیره کننده اش در این مسابقات باعث شد تا برای اعزام به مسابقات نوجوانان جهان انتخاب شود.
در ترکیه و در مسابقات نوجوانان جهان، علیرضا با هدایت محسن فرح وشی توانست یکی از دو مدال طلای کشورمان را به ارمغان بیاورد،در حالی که فقط دو سال از مدت زمان تمریناتش در کشتی می گذشت و حتی گوشهایش هم سالم بود از همان موقع و با کسب آن مدال ، بلندپروازیهای علیرضا و این که دلش می خواست روزی جای ماخاریک خادار تسف را در دنیای کشتی بگیرد ، عاملی بود که او روز به روز پیشرفت کرده و بهترشود
*حضور در تورنمنت های جوانان در سنین نوجوانی
سه سال بعد یعنی در سن ۱۶ سالگی ، علیرضا در کشتی گرفتن آن قدر خوب شده بود که در امید های کشور به مقام دومی رسید و حاج محمود معزی پور او را برای مسابقات امیدهای جهان در سال ۱۹۹۲ انتخاب کرد،اما عدم تجربه ی کافی و پائین بودن سنش عواملی شدند تا در این مسابقات به مقامی بهتر از هفتمی نرسد. حضور در چنین مسابقاتی ، تجربه گرانی برای رضایی نوجوان بود تا با بهره گیری از آن بتواند بلافاصله پس از بازگشت از مسابقات ، عنوان قهرمانی کشور را در رده ی جوانان از آن خود کند و مجوز حضور در مسابقات جام تختی در سال ۱۹۹۴ را بدست بیاورد جام تختی اما برای علیرضا تجربه ی متفاوتی بود،او می بایست تنها با ۱۷ سال سن در سالن مملو از تماشاگر آزادی به مصاف کشتی گیران نامداری همچون الدار کورتانیدزه و رسول خادم برود علیرضا. که حضور در چنین مسابقاتی برایش تجربه ی هنگفتی محسوب میشد ، توانست کشتی های خوبی را از خود به نمایش بگذارد، اما در دیدار برای کسب مدال برنز مغلوب نابغه ی گرجی ها یعنی کورتانیدزه شد و دستش از مدال کوتاه ماند ،عملکرد خوب او در این مسابقات باعث شد تا برای مسابقات امیدهای جهان در مجارستان انتخاب شود،ولی یک مشکل وجود داشت وآن این بود که او ۱۰۰ کیلوگرم وزن داشت و باید بین ۸۸ کیلوگرم و ۱۱۵ کیلوگرم یک وزن را انتخاب میکرد، به پیشنهاد معزی پور شروع کرد به گرفتن یک رژیم سخت و سنگین سه ماهه تا بتواند در ۸۸ کیلوگرم کشتی بگیرد. رژیم طاقت فرسایی که باعث خونریزی معده و سرماخوردگیهای مکرر و حتی بیهوشی بر روی تشک مسابقات در مجارستان شد
علیرضا پس از این مسابقات و پس از پشت سر گذاشتن چند ماه فاجعه بار ، به پیشنهاد منصور برزگر دوباره به وزن ۱۰۰ کیوگرم آمد و در حالیکه هنوز یک کشتی گیر نوجوان محسوب می شد، در لیگ کشتی گرفت سال ۱۹۹۵ مسابقات امیدهای جهان این بار در تهران برگزار می شد و علیرضا می بایست جلوی دیدگان ۱۲ هزار علاقه مند حاضر در سالن آزادی تهران ناکامی اش در مجارستان را جبران کند. در آن مسابقات با قبول شکست مقابل وادیم تاسایف به مقام دومی قناعت کرد. پس از آن در ارتشهای جهان با مصدومیت شدید گردن مواجه شد و از ادامه مسابقات کناره گیری کرد. اما در جام یاشاردوغو حسابی گرد و خاک به پا کرد و با شکست دادن کشتی گیرانی چون اوسوخ بایار مغول، کی تای وو نفر سوم المپیک و احمد دوغو ترک به مقام قهرمانی رسید
*سال ۱۹۹۶ و شروع روزهای تلخ علیرضا
جام تختی در مشهد برگزار میشد که حکم انتخابی المپیک آتلانتا را داشت. علیرضا در حالیکه فقط ۱۹ سال سن داشت توانست عباس جدیدی که در ۳۶ سالگی و در دوران اوجش به سر می برد را شکست دهد که در واقع همین پیروزی شروعی بود بر تیره روزیهای او و پشت خط ماندن هایش برای چندین سال متوالی، علیرضا رضایی درعین شایستگی و در حالی که می توانست با سن کمش اولین المپیکش را تجربه کند ، اما هرگز پایش به این مسابقات نرسید
*خیلی زود در سنگین وزن جا افتاد
علیرضا پس از سال ۱۹۹۷ در اولین تجربه اش در سنگین وزن در مسابقات قهرمانی کشور توانست کشتی گیرانی همچون منصور عابدیان ، نادر قنبری و مهدی لاریجانی را با شکست روبه رو کند، در جام تختی هم با شکست دادن ابراهیم مهربان و ذکریا گوچلوی، قهرمان همان سال جهان ، به عنوان نخست دست یافت در همان سال در جام جهانی با دو برد مقابل ژاپن و آلمان و سه باخت در وقت اضافه مقابل رودریگز و شوملین و تام اریکسون ، کارنامه ی قابل قبولی را در ۲۱ سالگی بر جای گذاشت
*سال ۱۹۹۹ و قهرمانی در آسیا
در این سال باز هم این علیرضا رضایی بود ک بر روی سکوی نخست آسیا ایستاد،به او گفتند که اگر جدیدی و حیدری هر دو در جام یارگین در ۹۶ کیلو کشتی بگیرند ، تو برای ۱۲۰ کیلو انتخاب شده ای ، اما اگر غیر از اینها باشد و یکی از آن دو به یارگین برود ، انتخابی میگذاریم، در یارگین حیدری کشتی نگرفت و جدیدی هم به سعید مورتاز علیف و گوگشیلیدزه باخت. پس از جام یارگین دوباره اعلام کردند که برای حیدری و جدیدی در ۹۶ کیلو انتخابی می گذارند و رضایی در ۱۲۰ کیلو انتخاب شده است، اما سریال پشت خط ماندنهای رضایی هنوز به قسمت آخرش نرسیده بود، هیچ یک از مسئولان روی قول هایشان نماندند و برای چندمین سال پیاپی او را کنار زدند، کسی که شاید سنگین ترین جرمش احترام همیشگی به مربیان تیم ملی و مدارا کردن با همه ی بی مهری ها و بی عدالتی ها بود و هرگز حرمت شکنی در او نهادینه نشده بود ، همانند سال های قبل در عین شایستگی از حضور در المپیک سیدنی محروم ماند تا برای پنجمین سال پیاپی به حقش نرسد و پشت خط بماند
*سال ۲۰۰۱ و آنچه بر علیرضای کشتی ما گذشت
این بار شاید تنها مانع ملی پوش شدن علیرضا تغییر ریاست فدراسیون و روی کار آمدن امیررضا خادم بود، برای مسابقات جهانی صوفیه دیگر روی آن را نداشتند که مجددا عباس جدیدی که از سیدنی هم دست خالی بازگشته بود را اعزام کنند. به همین خاطر اعلام کردند که مسابقات انتخابی تعیین کننده است . اما باز هم عباس جدیدی در انتخابی حضور نیافت ولی به مسابقات جهانی اعزام شد تا رضایی با وجود قهرمانی در انتخابیها به عنوان کشتی گیر ذخیره در صوفیه حاضر شود
*سال ۲۰۰۲ بر مهربانترین سنگین وزن کشتی ما چگونه گذشت؟
با قهرمانی علیرضا رضایی در جامهای بلوگلازف و کالینین گراد و خودداری جدیدی از اعزام به روسیه، کورسوهایی از امید در دل رضایی به وجود آمد تا برای هفتمین بار پشت درهای بسته ی مسابقات جهانی و المپیک قرار نگیرد. تنها دو هفته مانده به برگزاری مسابقات جهانی یک دوئل دیدنی با حضور همه ی مسوولان و هزاران هوادار کشتی بین رضایی و جدیدی برگزار کردند که رضایی برنده ی آن بود. اما برای جلوگیری از ملی پوش شدن او ، بحث تصویر مدار بسته و حرکت اسلوموشن و … را مطرح کردند تا به این بهانه و تنها ۶ روز مانده به شروع مسابقات جهانی دوباره و این بار در مجموعه ورزشی انقلاب بین آن دو انتخابی برگزار کنند که باز هم این رضایی بود که پیروز از میدان خارج شده بود. حالا رضایی میبایست با بدنی خالی شده و بی جان و روح و روانی تخریب شده در جهانی تهران به مصاف غولهای سنگین وزن دنیا می رفت که نتیجه ی حضورش در این مسابقات با چنین وضعیت اسف باری تنها یک برد مقابل سرگی پریدون و یک باخت مقابل آیدین پولادچی و حذف از مسابقات بود،همین شکست عاملی شد تا نامش را از حضور در بازیهای آسیایی پوسان خط بزنند.
*سال ۲۰۰۳ و تولد دوباره ی رضایی
حالا دیگر کسی که اعتقادی به ملی پوش شدن رضا نداشت کنار رفته بود و طالقانی رئیس فدراسیون شده بود و رسول خادم به عنوان مسئول کمیته فنی و علمی فدراسیون مشغول به کار شد. رسول خادم آن سال به نوعی ناجی رضایی شده بود و برای او کاری کرد که انگار دوباره متولد شده است،
در جهانی نیویورک علیرضا بالاخره به اولین مدال جهانی اش دست یافت، البته با هفت یا هشت سال تاخير، حالا عليرضا با کسب مدال برنز مسابقات جهانی نیویورک سهمیه المپیک را هم گرفته بود و همه ی فکر و ذهنش به موفقیت در آتن معطوف شده بود . رضایی در مسابقه ی انتخابی المپیک کار سختی پیش رو نداشت و با غلبه بر فردین معصومی توانست بلیط آتن خود را اوکی کند
*المپيك آتن و کسب اولین مدال ایران در سنگین وزن
علیرضا رضایی در راه آماده سازی برای مسابقات المپیک توانست در جام اوماخانوف، ماگومد اومارف روس را شکست دهد. اما نتوانست در خارج از جریان مسابقه حریفش شود و اوماخانوف با شکستن بینی اش حسابی از خجالتش درآمد. این اقدام غیر ورزشی نماینده ی روسها باعث شد که رئیس فدراسیون کشتی روسیه، میخائیل مامیاشویلی برای عذر خواهی دو بار به اتفاق اومارف ، به ایران سفر کرده و نزد رضایی بیایند و تمام مخارج درمانی اش را پرداخت کنند مسابقات المپیک فرا رسیده بود. رضایی میبایست ابتدا مقابل بویدار بویاجییف از بلغارستان قرار بگیرد. این کشتی گیر بلغاری نتوانست برای نماینده ی سنگین وزن کشورمان دردسری ایجاد کند و مسابقه را با نتیجه ی ۵ بر صفر واگذار کرد. اما علیرضا رضایی می بایست در گام دوم به مصاف اوسوخ بایار از مغولستان برود کشتی گیری که توانسته بود یک بار دیوید موسل بز قهرمان المپیک را شکست دهد، رضایی که قبلا با این کشتی گیر زیاد برد و باخت کرده بود ، در قانون کمرتوکمر و پیش از سوت داور تصمیم به اقدامی سرنوشت ساز گرفت و برخلاف برنامه ریزیهای قبلی خود دستها را از جهت مخالف قلاب کرد که همین تغییر تاکتیک عامل پیروزی او مقابل بایار شد. او این مبارزه را با پیروزی به پایان رساند. قربانی بعدی علیرضا رضایی در المپیک کسی نبود جز ،بوریس هرینکهویچ از بلاروس، این کشتی گیر که سابقه ی باخت به رضایی را داشت ، توانسته بود در مسابقات قبلی غول هایی مانند الکسیس رودریگز و کورماگومد کورماگمدف را شکست دهد . اما باز هم نتوانست جلوی شیرمرد ایرانی کاری از پیش ببرد و این بار مسابقه را بانتیجه ی ۷ بر صفر واگذار کرد. بعد ها خود رضایی در مورد المپیک آتن و حریف بلغاری اش گفته بود: «المپیک را با هیچ مسابقه ای نباید قیاس کرد سه مرتبه بوریس هرینکهویچ را 10-صفر شکست داده بودم اما در المپیک انگار این نام با کالبدی دیگر به روی تشک آمده بود.
رضایی که تا قبل از رسیدن به فینال به هیچ کدام از رقبایش امتیازی نداده بود ، می بایست در نیمه نهایی به مصاف مارید موتالیموف از قزاقستان برود که او هم در کارنامه اش سابقه ی شکست به رضایی را تا قبل از المپیک داشت. رضایی توانست این کشتی گیر را با نتیجه ۴ بر ۱ شکست دهد . اما موتالیموف جور دیگری از خجالت او درآمد و چشم و لبها و صورتش را با ضرباتش حسابی مشت و مال داده بود.
علیرضا در حالی که تمام صورتش به خاطر مشت های موتالیموف کبود بود، در فینال می بایست با آرتور تایمازوف روبرو شود نابغه ای از کشور روسیه که برای ازبکستان کشتی میگرفت و برادر بزرگترش ، تیمور تایمازف در المپیک آتلانتا اولین طلای المپیک را در رشته ی وزنه برداری برای این خانواده به ارمغان آورده بود.
تایمازف که تا قبل از فینال تمام رقبایش را قلع و قمع کرده بود، در فینال از حملاتش در دقایق اولیه مقابل رضایی نتواست بهره ای ببرد. از طرفی گارد مخالف دو کشتی گیر عاملی بود که تایمازف نتواند به راحتی از زیر گیریهای مستقیمش استفاده کند و حتی یک بار وقتی به پای گارد رضایی رسید با عکس العمل به موقع او روبرو شد و کاری از پیش نبرد . حتى اخطار اول هم نصیب او شد اما آرتور وقتی دید نمیتواند از دستان رضایی عبور کند، مطابق اکثر روسها با زیر ها و با زیر کتف زدن های پیاپی دست راستش و قوس کردن های پشت سرهم، توانست داور را مجاب کند تا رضایی را در خاک او بنشاند و در خاک توانست با یک بارانداز از قهرمان شایسته کشورمان جلو بیفتد. تایمازوف وقتی دید که میتواند با فشار آوردن به دنده های رضایی در خاک، او را بتاباند و امتیاز بگیرد ، در وقت دوم بار دیگر اقدام به اجرای بارانداز کرد. در همین که آن عقربک شوم رضایی برای بدلکاری ناقص ماند و باعث شد تا روی پل گیر کند تا پس از ۴ دقیقه و ۳۳ ثانیه مبارزه مدال نقره را با طلای المپیک عوض کند به این ترتیب علیرضا رضایی نخستین کشتی گیری بود که مدال المپیک سنگین وزن را برای کشورمان به ارمغان آورد
*امان از زانوانی که دیگر یاری نکردند
پس از المپیک مصدومیت کهنه زانوی علیرضا رضایی که از دوره ی نوجوانی برایش به یادگار مانده بود دیگر توان همراهی آن اندام تنومند را نداشت. حتی دکتر رازی پس از معاینه ی پایش به او هشدار داد که باید از ورزش قهرمانی خداحافظی کند. با این حال رضایی به آلمان و نزد پروفسور فیستر (جراح لوتار ماتیوس) رفت تا این جمله را از او بشنود : حتی راه رفتن هم با این زانو خطرناک است اما باورش برای نایب قهرمان المپیک خیلی سخت تر از این حرفها بود و به رغم این توصیه ها رضایی پس از بازگشت به ایران در جامهای ،تختی جام جهانی،دو سال لیگ برترو قهرمانی آسیا با همان زانو کشتی گرفت
*روز خداحافظی فرا رسیده بود
فینال لیگ برتر مقابل دو تیم راه آهن خراسان و گاز مازندران، جایی که علیرضا آخرین کشتی عمرش را مقابل فردین معصومی برگزار کرد و در حالیکه همه انتظار داشتند تا او را یک هفته ی بعد در رقابتهای انتخابی تیم ملی ببینند ، اما علیرضا رضایی در راه بازگشت از سالن به منزل در اتومبیل تصمیم گرفت کفشهایش را آویزان کند. کفش هایی که شاید در دنیای سرتاسر بی عدالتی قهرمانی اش بهترین دوست و همراهش بود. فردای آن روز رضایی دوباره ساکش را برداشت و به سالن همیشگی تمرینش یعنی ایزد فردوسی رفت اما این بار برای تمرین دادن ، نه تمرین کردن
*ورود به دنیای مربی گری
پس از المپیک پکن رضایی با پیشنهاد سرمربی گری تیم ملی جوانان از سوی یزدانی خرم ، رئیس وقت فدراسیون آن زمان مواجه شد. اما رضایی شرایطی برای قبولی این سمت داشت که یزدانی خرم را وادار کرد به سراغ گزینه های دیگر برود. اما دو سال بعد، رئیس فدراسیون مجبور شد شروط رضایی را قبول کند و سرمربی گری تیم ملی جوانان همراه با اختیار تام را به او بدهد رضایی سال ۲۰۱۱ با این تیم در رقابتهای جام جهانی جوانان در آلمان مسابقات جهانی در رومانی و قهرمانی آسیا در اندونزی توانست نتایج درخشانی را رقم بزند از سال ۲۰۱۲ و با روی کار آمدن دوباره دکتر رسول خادم در راس فدراسیون ، رضایی به عنوان یکی از ارکان اصلی فدراسیون مشغول فعالیت شد و خدمات بسیار ارزشمندی از خود برجای گذاشت،
*ورود به عرصه مدیریتیِ کشتی
با شروع ریاست دکتر رسول خادم در فدراسیون کشتی، زمینه ورود چهره های خوشنام کشتی به عرصه مدیریتی ورزش ملی ایران فراهم شد. علیرضا رضایی یکی از همین چهره ها بود که با ابلاغ دکتر رسول خادم بعنوان نایب رئیس فدراسیون کشتی فعالیت کرد، او در مقطعی به عنوان مدیر تیمهای ملی کشتی آزاد نیز فعالیت نمود.اما سرانجام به عنوان یکی از همکاران فنی در کادر فنی تیم ملی کشتی آزاد به خدمت مشغول شد
مسئولیت مدیریتی علیرضا رضایی در زمان سرپرستی دکتر حمید بنی تمیم ادامه یافت و رضایی بعنوان نایب رئیس فدراسیون کشتی فعالیت کرد،
این قهرمان خوشنام و ارزنده اکنون در کشتی استان تهران مسئولیت فنی کشتی آزاد را برعهده دارد
مجله اینترنتی دنیای کشتی برای این قهرمان نجیب، پرافتخار و پیشکسوت خوشنام کشتی ایران و خانواده محترمش سلامتی و خوشبختی آرزو میکند