منافع ورزش ملی ایران در این است واقعیت را بگوئیم/اوضاع ورزش اول ایران چندان تعریفی ندارد/دیپلماسی ناکارآمد پاشنه آشیل کشتی ایران
متاسفانه مدیریت فعلی فدراسیون کشتی اینقدر درگیر ساخت و سازها گردید و روی آن مانور داد که توگویی چارت سازمانی و وظایف فدراسیون کشتی تبدیل به وظایف شرکت توسعه و تجهیز وزارت ورزش و جوانان شده است…
این موضوع سبب گردید مدیریت حاکم بر فدراسیون کشتی از مسائل مهم و تاثیر گذار در ورزش ملی ایران دور گردد.
کاری که به نوعی وظیفه معاونت توسعه و تجهیز امکان ورزشی می باشد را مدیریت فدراسیون کشتی در کشتی انجام داد که اگر بخواهیم واقع نگرانه به آن بپردازیم، کشتی تا به این اندازه به آنچه که از نظر زیر ساخت در آن انجام گردید لازم نداشت…
تعجب آور آنکه هیچ یک از ساخت و سازهای انجام شده در خارج از تهران نبوده است، و این سوال را در ذهن خیلی ها بوجود آورده که سهم استانی مثل مازندران به عنوان قطب اول کشتی ایران از این ساخت و سازها چه میزان بوده است؟ یا استانهای موفق در کشتی فرنگی مثل خوزستان و فارس؟
وقتی درصد بالایی از اقدامات مدیریتی صرف ساخت و سازها گردید، لاجرم از خیلی اقدامات اساسی دیگر جا ماندیم و کار به جایی رسید که در هر محفلی ساخت و سازهای انجام شده که اصلا در وظیفه فدراسیون کشتی نبود بعنوان برگ برنده مدیریتی فدراسیون کشتی مطرح گردید اما در عوض کشتی آزاد ایران بعنوان ورزش اول و ملی کشورمان در دو المپیک پیاپی از کسب حداقل یک مدال طلا محروم ماند.
حیرت آورتر آنکه کسی هم نپرسید حاصل اینهمه ساخت و سازها چه بوده است؟
وقتی کشتی آزاد به عنوان ورزش ملی ایران در دو المپیک پیاپی(المپیک 2020 توکیو و المپیک2024 پاریس) از کسب حتی یک مدال طلا عاجز میماند اینهمه ساخت و سازها به چه منظور بوده؟
گیریم فدراسیون کشتی بیاید تمام زمینها و اماکنی که در اختیار شرکت توسعه و تجهیز می باشد را بگیرد و به نام کشتی بسازد نتیجه اش چیست؟
آیا تمام آنچه که ساخته شده نیاز و ضرورت کشتی ایران بوده است؟
اگر هدف ساختن تمام امکانات مورد نیاز برای برگزاری اردوهای تیمهای ملی در تمامی رده های سنی کشتی آزاد و فرنگی در تهران بود پس چرا برخی از اردوهای ملی در استانهای دیگر برگزار میشود؟
اگر قرار بود مازندران و خوزستان و غیره میزبان اردوهای برخی رده های سنی تیمهای ملی باشند پس چرا حداقل یکی از این زیرساختهای انجام شده در تهران در استانهای صاحب کشتی انجام نگردید؟
برخلاف نظر ما و دیگر کارشناسان و پیشکسوتان بعضی ها عملا بیان میکنند مدال جهانی و حتی مدالهایی غیر از طلای المپیک چندان اهمیتی ندارد،
حال که کشتی آزاد به عنوان ورزش ملی این مرز و بوم در دو المپیک در حسرت حتی کسب یک مدال طلا ماند پس آنهمه ساخت و سازها چه به درد کشتی خورده است؟
پس چگونه بعضی ها دم از موفقیت ورزش ملی ایران می زنند؟
چرا باید شکست کشتی آزاد تحت موفقیت کشتی فرنگی نادیده گرفته شود؟
آیا بی توجهی به عدم کسب حتی یک مدال طلا در دو المپیک متوالی از سوی ورزش ملی ایران جفا به کشتی و دوستدارانش نیست؟
باتوجه به آنچه برشمردیم متاسفانه باید گفت،ورزش ملی و اول ایران با مدیریت علیرضا دبیر برخلاف تمام بزرگنمائیهای صورت گرفته در عرصه قهرمانی آنهم در مسابقات بسیار مهم و معتبری چون المپیک، به دلیل اینکه معیار موفقیتها در این آوردگاه عظیم مرغوبیت مدال می باشد و کشتی آزاد کشورمان نتوانست حتی یک طلا، آنهم در دو المپیک متوالی کسب کند متحمل شکست شده است،
دیگر مقوله ایی که به فراموشی سپرده شده، دیپلماسی ضعیف و حتی ناکارآمد می باشد که نتیجه اش اعلام کاندیداتوری و درزمان برگزاری انتخابات هیات رئیسه انصراف از حضور به دلیل مطمئن بودن در ناتوانی جهت کسب آراء لازم بود.
یا اینکه با یک اشتباه محض، کرسی مهم دبیرکلی شورای کشتی آسیا که در اختیار دکتر حمید بنی تمیم بود را از دست دادیم…
از دیگر نکات مهمی که باید به آن اشاره کرد و زیبنده کشتی ایران نیست و آنهم نتیجه دیپلماسی ناکارآمد در ورزش اول ایران می باشد عدم استقبال کشورهای صاحب کشتی از تورنمنتهایی به میزبانی کشورمان می باشد.
اینکه هیچ یک از تورنمتهایی کشتی که در داخل به نام بین المللی مطرح میشود اما در تقویم اتحادیه جهانی کشتی قرار ندارد اتفاقی نامبارک برای کشتی ایران است…
چگونه بعضی از کشورها که از نظر سطح کیفی کشتی گیرانش در حد و اندازه کشتی گیران ما نیستند صاحب تورنمنتهای معتبر بین المللی هستند، اما کشتی ما عاجز از انجام آن می باشد؟
اتفاقی تلخ که در کشتی ایران علی رغم آنکه در گذشته از امکانات و حمایتهای امروزی برخوردار نبود سابقه نداشته است.
خلاصه آنکه، اگر بخواهیم از روی واقعیت و غیر جانبدارانه سخن بگوئیم، اوضاع کشتی ما به خصوص کشتی آزاد که ورزش اول و ملی ما می باشد آنگونه که گُل و بلبل می نمایند نیست