داستان زندگی مرد طلایی کراسنویارسک/ عباس همچنان محبوب کشتی ایران است
داستان زندگی مرد طلایی کراسنویارسک
او هنوز هم بین مردم محبوب است، مردمی که با شادی برایش فریاد میزنند و با افتخار عباس حاج کناری را به یاد میآورند، بدون شک او جایگاهی ثابت و مشخص در تاریخ کشتی ایران دارد.
او یک نابغه بود،آن روزها با پیروزیهای پرافتخارش، خوشحالی را به خیلی از مردم کشورش هدیه میداد. با دوبنده کشتی معروفش، با دو خط قرمز و فنون برترش طوفان به پا میکرد، چه روزهای خوبی بودند.
عباس هنوز تازه است، فنون نابش هیچ وقت کهنه نمیشود،با تکنیکهای نابی که میتواند نردبان پیشرفت آنانی شود که در سر سودای رسیدن به افتخار در کشتی را دارند کشتی ایران به عباس حاج کناری نیاز دارد، نباید آینده سازان و حتی قهرمانان امروز ورزش ملی ایران را از داشته های فنی عباس حاج کناری محروم ساخت، او میتواند بعنوان یک مربی شایسته تیم ملی ایران را در میدانهای بزرگ هدایت کند، باید به شایستگانی چون او اعتماد کرد
نسل امروز کشتی ایران، نوجوانان و جوانان کشتیگیر میخواهند بدانند عباس چگونه ماگومد عزیزوف را تحقیر کرد. آنها میخواهند بدانند زمانی که یونگ جائه سونگ، کشتیگیر کرهای، توسط تکنیکهای منحصر به فردش در دستان عباس اسیر شد، چه احساسی داشت؟ آنها میخواهند بدانند او چگونه کری کولات مغرور را با دستان قدرتمندش رام کرد.
عباس مردی است که به ما افتخارمیدهد
وقتی تنها بود، به او آنطور که سزاوارش بود، پاسخی ندادیم. آه که چه مظلوم مانده دلاوری چون عباس، وگرنه چرا مرد حماسی کراسنویارسک باید اینقدر ناشناخته بماند. بیائید درباره عباس حاج کناری صحبت کنیم، مردی که کشتی ما هنوز به او نیاز دارد.
عباس حاج کناری در فروردین ۱۳۵۳ در یک روز بهاری در خانوادهای سنتی و بزرگ در شهر فریدون کنار یکی از شهرهای استان مازندران به دنیا آمد. والدینش نام او را عباس گذاشتند. در کودکی به کشتی علاقهمند شد. به سالن کشتی رفت تا ثبتنام کند، اما مربی سالن در اولین بار او را نپذیرفت. مربی به او گفت وزنت کم است. عباس ۱۹ کیلوگرم بود، با گریه و التماس در نهایت مربی را قانع کرد و برای اولین بار به تشک کشتی دست زد. او بسیار با استعداد بود و تنها در چند هفته با استفاده از دو یا سه تکنیک ابتدایی که یاد گرفته بود، قهرمان فریدون کنار شد. پس از یک ماه قهرمان مازندران شد و بعد از چند ماه در مسابقات قهرمانی جوانان ایران عنوان قهرمانی را کسب کرد.
شروع روزهای افتخار
برای حضور در مسابقات جهانی مجارستان،برای تیم ملی کشتی آزاد نوجوانان ایران انتخاب شد. در این مسابقات هارون دوغان را شکست داد،
اما بعد از مسابقات نتیجهها تغییر کرد! پدرش میخواست پسرش به تحصیل ادامه دهد و در این مورد جدی بود، اما عباس عاشق کشتی بود و به اهدافش فکر میکرد. روزهای سختی را زیر نظر مربی مؤثر خود، مرحوم ذبیحالله محمدی، گذراند و آمادهتر شد. او ۱۹ ساله بود. که در مصاحبهای با یکی از روزنامه ها گفت:
“در مسابقات ملی که در مشهد برگزار شد، با پیروزی بر سعید آذربایجانی و سایر رقبا، ستاره مسابقات شدم و در آن زمان محمد حسن محبی و محمود معزیپور مرا برای مسابقات جام تختی انتخاب کردند. من ۱۹ ساله بودم و وزنم ۵۹ کیلوگرم بود. آنها مرا به وزن ۶۳ کیلوگرم فرستادند و محمد طلایی در وزن ۵۸ کیلوگرم کشتی گرفت. مسابقات در شیراز برگزار شد و دوباره من ستاره مسابقات شدم. در آنجا بهمن شهبازی و ولی الله پور یوسف را شکست دادم و قبل از آن عسکری محمدیان را در مسابقات استانی با نتیجه ۷ بر صفر برده بودم.”
حضور در جام جهانی ۱۹۹۵ چاتانوگا
دیگر عباس حاج کناری خود را به عنوان یک کشتیگیر مطرح و محبوب نشان داده بود. جام جهانی ۱۹۹۵ در راه بود و تیم ایران میخواست با ترکیبی از بهترین کشتیگیران وارد مسابقات شود. منصور برزگر او را به اردوی تیم ملی دعوت کرد، هرچند بسیاری مخالف حضور او در اردو بودند و استدلال میکردند که عباس فقط میتواند در مقابل حریفان داخلی عالی کشتی بگیرد و در برابر کشتیگیران خارجی شانسی ندارد. اما منصور برزگر از او حمایت کرد و به شدت از کشتیگیر محبوب مازندرانی پشتیبانی کرد. جام جهانی در هفتم و هشتم آوریل آغاز شد. ایران به رتبه چهارم دست یافت، بعد از آمریکا، روسیه و ترکیه قرار گرفتند، و عباس حاج کناری در ردهبندی انفرادی به مقام سوم رسید.
هشتم در مسابقات جهانی آتلانتا 1995
حاج کناری 21 ساله آماده مسابقات جهانی بود. کادر فنی به او اعتماد کردند، حتی با وجود تلاشهای برخی ها برای جلوگیری از حضور او در تیم ملی، اما نبوغ او باعث شد تا مربیان تیم ملی به او فرصت بدهند. عباس در مسابقات جهانی آتلانتا با یک شکست به مقام هشتم رسید. امیر خادم به او گفت: “تو میتوانستی نفر اول باشی، چه حیف!” منصور برزگر نیز با وجود شکست او در مسابقه، از نتیجه راضی بود و تصمیم گرفت به او فرصتی دیگر بدهد و به او گفت؛ اگر در جام تختی مقام اول را کسب کند، به او اجازه شرکت در المپیک داده خواهد شد.
حضور در المپیک آتلانتا 1996
حاج کناری با قهرمانی در جام تختی به المپیک 1996 آتلانتا رفت. گفته شد که تیم در آن سال با مسائل و حاشیه های بیاهمیتی مواجه بود و همچنین عباس با روحیه حساس خود نتوانست به جایگاه مناسب برسد. در تمرینات مشترک قبل از شروع مسابقات المپیک ، عباس در برابر کشتیگیر ارمنستانی به نام گئورگیان، با نتیجه 9-1 پیروز شد و در مقابل آلبرتو رودریگز(کشتی گیر 74 کیلویی)کوبا مساوی کرد،اما جو مسابقات المپیک و نتایجی که رقم خورد کاملاً متفاوت بود. حاج کناری در مسابقه اول با نتیجه 8 بر صفر به تام براندز از آمریکا باخت و در مسابقه دوم نیز با نتیجه 3-8 در برابر کشتیگیر ناشناخته ایی از پورتوریکو، به نام انیبال نواولز،شکست خورد و ناباورانه از جدول مسابقات کنار رفت.
بعد از این ناکامیها موج انتقادها از عباس حاج کناری بیشتر و بیشتر شد و همه فکر کردند که حاج کناری برای تیم ملی هیچ فایدهای ندارد، اما عباس اهداف زیادی در سر داشت تا مدالهای طلا کسب کند و به روزهای روشن آیندهاش فکر میکرد.
جهانی 1997 و آتشبازی در سرزمین تزارها
بعد از المپیک، منصور برزگر کنار رفت و امیر خادم جای او را گرفت، امیر برای عباس شرط گذاشت که اگر عنوان قهرمانی را در جام تختی کسب کند، میتواند در مسابقات جهانی شرکت کند. جام تختی در ساری برگزار شد و حاج کناری مقام اول را کسب کرد، اما چون این مسابقات در زادگاهش برگزار شد، دوباره شرایطی گذاشتند. عسگری نیامد اما دودانگه، کاوه، عزیزی و شهبازی در مسابقات شرکت کردند و در نهایت حاج کناری برای سفر به کراسنویارسک انتخاب شد،امیر خادم قبل از پرواز به عباس گفت: “این آخرین فرصت توست، اگر برنده شوی ادامه خواهی داد اما اگر شکست بخوری دیگر هیچ شانسی نخواهی داشت.”
عباس حاج کناری درباره آن روزها و کسب مدال طلا گفت…
خیلی عالی بود، هر روز در دفترچهام مینوشتم عباس نفر اول شده! شب قبل از مسابقه نهایی، هماتاقیام میگفت؛
که من در خواب سرود ملی را میخواندم! از نظر روحی برای مسابقه آماده بودم و به چیزی جز قهرمانی فکر نمیکردم. اول با کشتی گیری از لهستان کشتی گرفتم که با نتیجه ۲ به ۱ برنده شدم. سپس رقیب یونانی که در اصل روسی بود را با نتیجه ۴ به ۰ شکست دادم. کشتیگیر مغول نیز با نتیجه ۴ به ۰ مغلوب من شد و در دیداری حساس با عزیزاف،کشتیگیر روس روبرو شدم. هیچکس فکر نمیکرد که بتوانم ماگمد عزیزاف را شکست دهم. او رقبای خود را یکی پس از دیگری با تکنیکهای مختلف شکست داده بود!
همه فکر میکردند که من در خوشبینانه ترین حالت با نتیجه ۸ به ۰ به او میبازم، به همین دلیل همه همتیمیهایم محل را ترک کردند و فقط غلامرضا محمدی باقی ماند. امیررضا خادم، مدیر سابق تیم که بیشترین علاقه را به من داشت، اما شاید فکر نمیکرد که عباس ۲۱ ساله توان پیروزی بر این کشتی گیر قدرتمند روس را داشته باشد.
در برابر حریف روس، یکی از کشتی گیران هم تیمی من گفت: “مواظب باش که پایت یا دستت نشکند!” با این حال، هیچکدام از این حرفها باعث نشد که امیدم را از دست بدهم، وضو گرفتم( لازم به ذکر است عباس حاج کناری یکی از کشتی گیران معتقدی بود که از مسابقات آموزشگاههای مازندران که او را می شناسم همیشه نمازش را میخواند و هیچ چیزی باعث نمیشد نمازش ترک شود)
عباس ادامه میدهد،با اعتماد به نفس روی تشک رفتم. میدانستم که اگر لحظهای غفلت کنم، با تکنیک منحصر به فرد عزیزاف به دام میافتم. با تمرکز آنقدر امتیاز جمع کردم که همه بینندگان ایرانی و روسی به خاطر شکست عزیزاف، قهرمان جهان، شگفتزده شدند. اما من با نتیجه ۸-۰ عزیزاف را هم شکست دادم، وقتی نتیجه به اعضای تیم اعلام شد، فکر کردند که دروغ است. در مسابقه نهایی نیز گری کولات، کشتیگیر آمریکایی را با نتیجه ۴-۲ شکست دادم و هم انتقام شکست در المپیک را از او گرفتم و هم قهرمان جهان شدم. بعد از مسابقه او با من دست نداد و هیچ توجهی به من نکرد. او به خاطر این شکست عصبانی بود.
قهرمانی بدون پاداش عباس دوست داشتنی کشتی ایران
بعد از قهرمانی در مسابقات جهانی، مسئولان او را به شکلی که شایسته بود تمجید نکردند. آنها به وعدههایشان عمل نکردند و این مسئله بر انگیزه قهرمان محبوب مازندرانی تأثیر گذاشت، به گونهای که بسیاری از مردم معتقدند…
این که حاج کناری قهرمان جهان شد و مسئولان تمجید شایسته ایی از او نکردن آسیب زیادی به او زد.
حرفهای حاج کناری درباره این بی توجهی ها شنیدنیست…
متأسفانه از زمانی که مدال طلای قهرمانی جهان در کراسنویارسک را بر گردن آویختم، اتفاقات بدی برایم افتاد. در سال 1997 که قهرمان جهان شدم، فکر کردم به همه چیز رسیدهام. هر کشتیگیری که قهرمان میشود، زندگی راحتی را آغاز میکند، من هم همین انتظار را داشتم. در جشن استقبال از من دو نفر از دوستانم با موتور به مراسم آمدند اما تصادف کردند و جان باختند. وقتی سیاستمداران و ثروتمندان شهرم برای تقدیر از من آمدند، تصمیم گرفتم به مراسم تشییع جنازه دوستانم بپیوندم. این کار 20 روز طول کشید و من با خانواده آنها بودم و وقتی به خانه برگشتم، اثری از آن تقدیر و جوایز نبود. برای دریافت جایزهام به مازندران رفتم و آنها گفتند تو این کار را برای تهران انجام دادی، پس برو و جایزهات را از آنجا بگیر. به تهران رفتم و آنها گفتند تو مازندرانی هستی! این دوگانگی وجود داشت و هنوز هم نشانی از آن5 هکتار زمین درکلاردشت
و آپارتمانی که قول داده بودند به من و محمد طلایی بدهند نیست. اگر کسی بگوید یک سکه طلا به من دادهاند، دروغ میگوید. آن روزها من مشتاق و خوشحال از دیدار با استاندار بودم، او فقط دو سکه طلا به من داد اما من قبول نکردم
نقره مسابقات جهانی تهران 1998 بر سینه حاج کناری
حاج کناری، از سال 1997 تا 1998 روزهای سختی را گذراند، به گونه ایی که بعضی به او میگفتند؛ دیگر کشتی نگیر شاید شکست بخوری و اعتبارت را از دست بدهی. اما عباس مطمئن بود و به حضور پرانرژی در مسابقات جهانی فکر میکرد. با این حال وزن اضافه کرده بود، او 76 کیلوگرم بود اما 13 کیلوگرم کم کرد تا به وزن قابل قبول برسد. 37 روز در اردوی تیم ملی ماند،چون میخواست با دست پر از مسابقات جهانی برگردد،در جهانی 1998 تهران ابتدا با کشتیگیران لهستانی و یونانی مواجه شد و سپس کشتیگیر کرهای به نام جونگ جائه سون که نایب قهرمان المپیک آتلانتا 1996 بود را شکست داد و به عنوان بخت اصلی قهرمانی مطرح شد.
در ادامه بار دیگر با عزیزآف روس مسابقه داد و بعد از پیروزی دوباره بر او به فینال رسید، جایی که باید با بارزاکوف بلغاری مواجه میشد. او در برابر این کشتیگیر ماهر شکست خورد و مدال نقره را به دست آورد.
دلیل شکست عباس از بارزاکوف شنیدنیست
عباس میگوید؛قبل از مسابقات اصلاً بارزاکوف را جدی نگرفته بودم. در آخرین کشتی مضطرب بودم اما او را جدی نگرفتم. این مسئله در نحوه ورودم به تشک مشخص بود. قبل از مسابقه نهایی، برای حفظ اعتماد به نفس و فریب حریف، به سکوی مسابقه پریدم اما برای بارزاکوف این کار را نکردم. در واقع، این تنها باری بود که مغرور بودم. اما بارزاکوف به شدت برای رویارویی با من تمرین کرده بود. او برای هر ثانیه برنامه داشت.
او همه مسابقاتم را دید. وقتی که تلاش کردم او را از سمت چپ خاک کنم، اما او مرا زمینگیر کرد. به سختی توانستم به پای راستش برسم و او را خاک کنم، اما در آخرین تلاش به پل رفتم و شکست خوردم.
وقتی که عباس از قهرمانی جهان دور شد…
پس از مسابقات جهانی، حاج کناری ۲۳ ساله فراموش شد،بسیاری او را تنها گذاشتند و مسئولین وقت از قهرمانی که میتوانست برای سالها مدالهای المپیک و جهانی را برای ما بیاورد، حمایتی نکردند. جامعه کشتی نیز هیچ اقدامی نکرد، تا سرمایه و ستاره ایی چون او خیلی زود از دنیای قهرمانی خداحافظی کند.
دیدن فینال مهدی حاجی زاده در جهانی 2002 بر روی تخت بیمارستان
وقتی که حاجی زاده در مسابقات جهانی 2002 تهران کشتی میگرفت، حاج کناری به دلیل یک حادثه در بیمارستان بستری بود، عباس میگوید:
بعد از مسابقات جهانی تهران در سال ۱۹۹۸ من دیگر با کشتی تماسی نداشتم و جوانان کشتیگیر را نمیشناختم. در سال ۱۳۸۱ حادثهای داشتم و در حالی که درد میکشیدم، یک مسابقه کشتی را در تلویزیون دیدم و جذب شدم. کشتیگیر برنده به نظرم شبیه من بود، بنابراین به دوستانم گفتم: “وقتی من در حال مرگ هستم، مقامات پخش تلویزیون در حال نمایش کشتی من هستند؛” اما دوستانم خندیدند و خطاب به من گفتند: کشتی تو نیست، نام کشتی گیری که کشتی او دارد پخش میشود “مهدی حاجیزاده” است، او اهل جویبار است. از آن روز سبک کشتی های او مرا جذب کرد و فهمیدم که اگر در مسابقه شکست بخورد، احتمالاً طعنههای مردم همان کاری را با او خواهد کرد که با من کرد،به مهدی حاجی زاده یک نامه نوشتم تا او را از آنچه بر زندگی من گذشت و باعث شد خیلی زود از دوران قهرمانی دور شوم آگاه کنم، من این نامه نوشتن و این مشاوره دادن را وظیفه اخلاقی و انسانی خود میدانستم
عباس و مربیگری در تیمهای ملی و باشگاهها
عباس حاج کناری از سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفت با مربیگری آغاز کند. او تصمیم گرفت تا نسل جوان کشتی از تجربیات او در کشتی استفاده کنند، او صادقانه پای به عرصه خدمت به کشتی بعنوان مربی گذاشت، عباس حاج کناری به عنوان مربی تیم ملی جوانان حضور موفقیت آمیزی داشت،نتیجه آن حضور قهرمانی جهان و رتبه سوم در مسابقات جهانی بود. سالها در تهران و کرج مربیگری کرد و در سال ۱۳۹۰ دوباره فعالیتهای خود را در تیم ملی جوانان آغاز کرد. او تجربهی موفقیتآمیزی در مسابقات لیگ داشت و دارد و با تیم استیل آذین عنوان قهرمانی باشگاههای کشور را کسب کرد. سپس با تیم بیمه رازی قهرمان ایران شد و به مقام قهرمانی در لیگ باشگاههای جهان دست یافت. عباس حاج کناری، قهرمان شایسته و فنی کشتی ایران چند سالی بعنوان مربی تیم ملی کشتی آزاد بزرگسالان خدمت کرد، بعداز مدتی هدایت تیم ملی تاجیکستان را برعهده گرفت، او اکنون در فریدونکنار زندگی میکند،او زندگی آرامی با همسر کرمانشاهیاش و دو فرزند دلبندش دارد. عباس علی رغم تمام تنگنظریها از هر فرصتی برای آموزش به نونهالان، نوجوانان و جوانان استفاده میکند و خالصانه خود را وقف آینده سازان کشتی ایران می کند،
عباس دوست داشتنی و افتخار کشتی ایران کارمند شرکت نفت است، امیدواریم سکانداران کشتی کشور به خصوص کشتی مازندران قدر شایسته ایی چون عباس حاج کناری را بیشتر بدانند، اینکه عباس حاج کناری در گفتگویی اعلام کند در شهر خودش هم غریب است نه زیبنده کشتی ایران است و نه زیبنده کشتی استان صاحب کشتی مازندران، حیف است کشتی ایران از داشته های ارزشمند فنی عباس حاج کناری بعنوان مربی استفاده نکند.