» اخبار » از روزهای پر افتخار تا لحظه های شرم آور/سرگذشت تلخ قهرمانان پر افتخاری که اعتیاد نابودشان کرد
اخبار - گزارش

از روزهای پر افتخار تا لحظه های شرم آور/سرگذشت تلخ قهرمانان پر افتخاری که اعتیاد نابودشان کرد

تیر 9, 1403 130186

اعتیاد بلای خانمان سوزی است. این جمله را برای  یکبار هم که شده شنیده اید،اعتیاد نه کوچک می شناسد نه بزرگ نه ورزشکار می شناسد نه دکتر و مهندس نه پولدار می شناسد نه فقیر، اعتیاد از هر راهی میتواند وارد شود و مانند سیل افراد را غرق کند.

در سکانس پایانی فیلم 《مارادونا، دست خدا》 ساخته مارکو ریزی دوربین در نمایی نزدیک، اسطوره را با چهره ای متورم و آماسیده بر تخت یک آسایشگاه روانی نشان میدهد. او با اندوهی عمیق به همسرش میگوید:

اینجا همه دیوانه اند؛ یکی میگوید ناپلئون هستم و همه باور می کنند، یکی میگوید پاپ هستم و همه باور می کنند اما زمانی که من بگویم مارادونا هستم هیچ کس باور نمی کند. بله، او دیه گوی کبیر است که تا آستانه مرگ پیش رفت؛ با این سکانس تاریخی فوتبال او در فیلم مارادونا دست خدا نمادی از یک رهبر بزرگ انقلابی است که اگر فوتبال را بر نمی گزید میتوانست یک چه گوارا یا فیدل کاسترو باشد.

برای فوتبالیها مارادونا تداعی گر خاطرات متنوع و متعددی است؛ از اوج هنرنمایی در فوتبال تا حضیض آلودگی به اعتیاد و دوپینگ، مارادونا را همه ی اهالی ورزش جهان می شناسند او به غیر از تکنیک ناب آرژانتیتی اش در موضوع دیگری نیز مشهور است،آنهم اعتیادش است، اعتیادی که دیه گوی جنجالی را بارها و بارها دریبل داد.

مارادونا در آخرین مصاحبه اش با مطبوعات آرژانتینی از دوران بد زندگی اش بعنوان «کابوس» یاد می کند : میگوید زمان به عقب برگردد، دیگر آن اشتباهات را مرتکب نمیشوم… هرگز!

«دست خدا با من بود و این جمله ای بود که مارادونا بعد از آن بازی جنجالی با تیم انگلستان به زبان آورد؛ بعد از آن گل حساسی که با دست به این تیم زد و دنیای فوتبال را تکان داد،بعدها که او به دام اعتیاد افتاد خیلیها با همین جمله خودش به او گوشه و کنایه زدند، اما مارادونا بار دیگر تصمیم گرفت وارد میدان شود و به زندگی برگردد. اعتیاد آقای اسطوره و خسارتهایی که به ورزش آرژانتین زده شد باعث گردید در آرژانتین علاوه بر رستورانها و هتل ها در همه فضاهای عمومی از جمله ورزشگاهها استعمال توتون ممنوع شود. حالا آرژانتینی ها هم مثل مردم آگاه دیگر نقاط دنیا موضع صریح و بسیار روشنی در برابر دود و دَم و اعتیاد دارند.

در کشور ما نیز متاسفانه کم نبودند ورزشکاران بنامی که دچار این بیماری مهلک شدند در فوتبال خیلی ها بودند که اعتیاد آنها را تا مرز نابودی کشاند. در نسل جدید نیز اخبار متفاوتی از اعتیاد فوتبالیستها و برخی ورزشکاران رشته های دیگر به گوش می رسد. در کشتی نیز قهرمانان زیادی اسیر این بیماری شدند.

هر چند امروز خیلی از قهرمانانی که روزگاری هیچ حریقی در جهان توان رویارویی با آنها را نداشت با همت مثال زدنی و غیرت ورزشکاری توانستند وابستگی به مواد مخدر را ترک کنند و به زندگی عادی برگردند، لیکن هستند قهرمانانی که هنور نتوانستند از این بیماری نجات پیدا کنند،

اعتیاد، بیراهه ای میباشد که هیچ کس نباید به آن برود

در یک روز گرم تابستانی به سراغ یکی از قهرمانان رفتیم حاضر به گفتگو نبود ولی پس از اصرار خبرنگار ما و قولی که دادیم اسم واقعی او را درج نکنیم تا حدی خیالش راحت شد و پای بحث با ما نشست.

این ورزشکار می گوید: پس از قهرمانی در رده جوانان جهان در دهه هفتاد، تمام شهر برایم آذین بندی شد در مراسم استقبالم دهها هزار نفر حضور داشتند اینقدر مشهور و معروف شده بودم که مسئولان شهرستان برای عکس یادگاری با من صف می کشیدند،پس از یکی دو هفته کم کم دور و برم خلوت شد دوستان تازه ای پیدا کرده بودم که هر چه میخواستم بدون هیچ منتی برایم فراهم میکردند در مراسمات مختلف شهر حضور داشتم و همیشه در ردیف اول برایم صندلی رزرو شده بود. یکی دیگر از ورزشکاران،

که قهرمان سنگین وزن جهان شده بود وزنش به سختی به ۶۶ کیلو می رسید او ادامه داد: همان دوستانی که دور و برم بودند مرتب برایم میهمانی میگرفتند و به پارتی های مختلف دعوتم میکردند در ابتدا با مشروب شروع کردم ولی هرگز فکر نمیکردم منی که اسطوره و الگوی بچه های این شهر بودم به این روزگار خسران دچار شوم ، پس از مشروب شروع به کشیدن سیگار کردم یک سال از قهرمانی من در مسابقات جهانی نگذشته بود که در مسابقات کشوری چهارم شدم برایم درد آور بود، تلاش داشتم خود را بازیابی کنم ولی این نفس لعنتی همراهی ام نمیکرد. به فاصله ۳ ماه بعد از مسابقات کشوری در مسابقات انتخابی تیم ملی در دور اول اوت شدم وقتی به خود آمدم دیدم توان جنگیدن ندارم فشار افکار عمومی و تیترهای مطبوعات آزارم میداد. کم کم توسط دوستان با تریاک آشنا شدم. در ابتدای استعمال حال خوبی پیدا می کردم و از فشار و استرسم کم میشد. چند ماهی بیشتر طول نکشید که متوجه شدم دیگر قادر به ترک این ماده نیستم مصرف مواد برای من به یک عادت تبدیل شده بود، پس از تریاک سراغ حشیش و بعد هم سراغ هروئین رفتم در چند مقطع خانواده و مربیانم تلاش کردند نجاتم دهند ولی فایده نداشت. مواد به راحتی به دستم میرسید و پس از هر بار ترک، مجدد شروع میکردم به استعمال مواد، این قهرمان ادامه داد؛الان بیش از یک سال است در زندان بسر میبرم به دلیل مشکل قلبی چند روزی به مرخصی آمده ام، وی دلیل زندانی شدنش را درگیری با تعدادی از فروشندگان مواد عنوان می کند و میگوید این اواخر به دلیل بی پولی از هر راهی برای جور کردن هزینه موادم استفاده میکردم از دزدی از دوست و آشنا گرفته تا فروختن دوچرخه برادرم در آخرین باری که حالم بد بود و پول نداشتم با یک مواد فروش درگیر شدم و با چاقو او را زدم سه سال برایم حبس بریده اند و در حال گذراندن دوران محکومیتم هستم تقریبا مواد را ترک کرده ام و قصد دارم بعد از آزاد شدن از زندان به زندگی عادی بازگردم ،وی ضمن ابراز پشیمانی شدید از همه ی مردم و ورزشکاران میخواهد سمت مواد مخدر نروند چرا که جز سیاهی و تباهی هیچ چیز نصیبشان نمی شود.

کاش قهرمان نمی شدم/ گذشته آزارم می دهد /روزی هزاران بار خداوند را شاکرم

عناوینش آنقدر زیاد هستند که به قول بچه محله هایش کامیون هم توان کشیدن این هم عنوان و مدال را ندارد، اعجوبه ای بود برای خودش تکنیکی و با کلاس همشهری مهرداد داستان ما است. او هم به مانند رفیقش در دام اعتیاد افتاد به سراغش رفتیم تا با او گپی بزنیم مدیریت یک مغازه را دارد.

امین میگوید؛ دلم برای ورزش کردن تنگ شده است، شاید اگر اتفاقات تلخ در آن المپیک لعنتی برایم نمی افتاد اکنون به این وضع دچار نمیشدم او می گوید: پس از شکست در المپیک با بی مهری های زیادی مواجه شدم انگار فقط من جوان باید طلا میگرفتم،دوستان سرزنشم می کردند و هر کس تفسیر خود را از باخت من داشت تصمیم گرفتم جبران کنم.

۲۶/۲۵ سال بیشتر سن نداشتم، تمریناتم را پس از وقفه ای دو ماهه آغاز کردم،اما در حین تمرینات دچار آسیب دیدگی شدید شدم. یک سالی باید از ورزش دور میبودم، خانه نشین شده بودم و کاری هم نداشتم تمرین هم نمیتوانستم بکنم.

کم کم با قلیان کشیدن شروع کردم،خانه ی ما در محله ای واقع شده بود که توزیع مواد مخدر برای خیلی ها یک شغل محسوب میشد،قصد داشتم با کسب مدال در المپیک و دریافت جایزه نقدی اش در جای بهتری برای خانواده ام خانه بخرم که نشد، به هر صورت از طریق همان بچه محلها با ماده مخدر حشیش آشنا شدم.

مصدومیت، بیکاری و نبود دوستان ورزشکار در کنارم آزارم میداد، حشیش را مانند قلیون تفریحی شروع کردم پس از کشیدن مواد احساس کردم که حال بسیار خوبی دارم انگار همه غصه هایم را فراموش کرده بودم، اصلا یادم رفته بود چه کسی هستم و چه عنوانهایی دارم، اوایل خیلی کم مصرف می کردم اما هر چه جلوتر می رفتم میدیدم که توان ایستادگی مقابل وسوسه ها را ندارم کارم کشید به هر هفته یک بار و بعد هم هر سه چهار روز یک بار و همینطور جلو رفتم بعد از مدتی هر کاری کردم نتوانستم ترکش کنم، چند صباحی گذشت،

حشیش دیگر حالم را خوب نمی کرد، دوستان ناباب لطف کردند من را با هروئین پیوند زدند!

این شروع بدبختیهای من بود، بعد از اولین استعمال دیگر نتوانستم ترکش کنم من به فاصله یک سال بعد از المپیک تبدیل به یک هروینی شده بودم،چهره ام تابلو شده بود و مردم در خیابان من را با دست نشان میدادند ،خانواده ام من را در کمپ بستری کردند. پس از کمپ حالم خوب شد. یک سالی پاک بودم که یک شب در یک میهمانی دوستان تریاک تعارف کردند و من هم چند پک زدم در این میان خانواده ام برای اینکه از تنهایی در بیایم برایم زن گرفتند، مدتی حالم خوب بود ولی مزه تریاک ول کن من نبود چند ماه بعد از ازدواج در مسابقات انتخابی تیم ملی شرکت کردم با اینکه اوت شدم ولی مربیان من را به اردو دعوت کردند یک شب از اردو فرار کردم و به خانه یکی از آشنایان رفتم، او هم معتاد بود با هم شروع کردیم به کشیدن مواد پس از مدتی مربیان متوجه اوضاع من شدند و از اردو اخراجم کردند.

امین ادامه میدهد ۳ سالی گرفتار تریاک بودم در این میان فرزندم هم بدنیا آمد تصمیم گرفتم ترک کنم،همسر صبورم هم کمکم کرد، پس از یکسال سرانجام ترک کردم،الان ۴ سال از آخرین روزی که مواد کشیدم میگذرد، در یک باشگاه مربیگری میکنم و چند شاگردم در تیم ملی نوجوانان و جوانان هستند. خدا را شکر سرحالم، با کمک پدر همسرم وام گرفتم و این مغازه را راه اندازی کردم چهره ام دیگر تابلو نیست و قصد دارم روزی سرمربی تیم ملی ایران شوم. مطمئنم به هدفم می رسم و بابت سلامتی ام روزی هزار بار خدا را شاکرم،

با امین خداحافظی می کنم، اعتماد به نفس ستودنی اش من را به حیرت واداشت قصد دارم در گوشه ی دیگرِ شهر به سراغ ورزشکاری دیگر بروم. ولی پشیمان میشوم، متاسفانه کم نیستند ورزشکارانی که دچار این بیماری شده اند برخی ها توانسته اند ترک کنند و برخی هم هنوز غیرت نکرده اند.

بیکاری بی پولی، دوستان ناباب

بی سوادی، وفور مواد، عدم جنبه لازم جهت معروفیت و مشهوریت، عدم آگاهی از مخاطرات استعمال مواد مخدر و برخی هم از سر شکم پری و پولداری به این بیراه رفته اند. بیراهه ای که جز سقوط و نابودی دست آوردی ندارد

دوپینگ دروازه ورود به استعمال مواد مخدر

یک دکترای فیزیولوژی ورزش می گوید دوپینگ ورزشکاران آنها را برای اعتیاد به مواد مخدر مستعد میسازد و این افراد را به سمت اعتیاد سوق میدهد.

این متخصص ورزشی با اشاره به یکی از تحقیقات انجام گرفته در زمینه اعتیاد ورزشکاران گفت: در یکی از موارد بررسی شده احساس دلهره ورزشکار در مسابقات سبب گرایش وی به مصرف حشیش قبل از مسابقه و استفاده از تریاک برای کاهش درد پس از مسابقه بوده است،

این در حالی اتفاق افتاده که ورزشکار آگاهیهای لازم را در این رابطه فرانگرفته و به راحتی توسط پیشنهاد یکی از دوستان به تدریج گرفتار اعتیاد شده است.

این دکترای فیزیولوژی تاکید کرد: نباید از موضوع اعتیاد ورزشکاران و علل گرایش آنها به مواد مخدر غافل ماند فدراسیونهای ورزشی باید در حیطه آگاهی سازی ورزشکاران نسبت به عواقب اعتیاد به مواد مخدر فعالیت بیشتری داشته باشند ،چراکه گرفتار شدن ورزشکاران به دام اعتیاد بسیار ساده و ناخودآگاه انجام میشود. این دکترای فیزیولوژی ورزش با اشاره به اینکه گاهی داروهایی ممنوعه در دسترس داروخانه ها است،گفت:

نمی توان همه داروهای ممنوعه را نامناسب و بد دانست چرا که برای درمان برخی بیماری ها این داروهای ممنوعه جوابگوست و بیمار را درمان می کند.

به اعتقاد این متخصص ورزش،یکی از علل شیوع دوپینگ در کشور نتیجه محور بودن ورزش دانست و عنوان داشت با این رویکرد تفکر اصلی ورزشکار به سمت شعار پیروزی به هر قیمت پیش رفته و سبب اعتیاد ورزشکار با استفاده از مواد مخدر نیروزا می شود. این فیزیولوژیست ورزش، بروز اختلالات شخصیتی در مصرف کنندگان آنابولیک استروئیدها را بسیار قابل توجه دانست و در ادامه با اشاره به داروهای مخدر، مسکن و آرامبخش، یعنی عوامل افزایش دهنده آستانه درد در ورزشکاران به عنوان یکی از روشهای دوپینگ بویژه در ورزشهای رزمی عنوان کرد:

متاسفانه داروهای مسکن و ضد درد به وفور در دسترس ورزشکاران و مربیان قرار دارد و قسمت فاجعه بار قضیه اینجاست که گاهی مشاهده میشود که این داروها را پیشاپیش به عنوان داروی ضد درد برای افزایش تحمل نسبت به درد مصرف میکنند،وی همچنین با اشاره به داروهای مسکن از جمله کدئین و پتدین و باور غلط اعتیاد آور نبودن این داروها نیز اشاره کرد و عوارضی همچون خواب آلودگی، تهوع کابوسهای شبانه برافروختگی  تیرگی پوست، بیقراری، خارش شدید بدن، اختلالات تنفسی، افسردگی شدید، سردردهای مکرر و اختلال در رفتار و شعور را به عنوان عوارض عمومی داروهای مخدر و مسکن که مشابه علائم اعتیاد به مواد مخدر هستند نام برد. این کارشناس ورزش،

به داروهای محرک یا استیمولنتها از جمله اکس نیز اشاره کرد و با بیان این که احساس برانگیختگی و هوشیاری کاذب از عمده عوارض مصرف این داروهاست، گفت: درد ما این است که امروز تنها ورزشکاران نیستند که این داروها را مصرف میکنند، بلکه متاسفانه مصرف این داروها در دختران نیز به دلیل ضد اشتها بودن به شدت در حال رشد است و این داروها اگر چه ابتدا موجب احساس قدرت و انرژی میشوند اما بعد جای خود را به احساس بدبختی و وابستگی شدید میدهند، وی در پایان ضمن تاکید بر ضرورت افزایش آموزشها و آگاه سازی بیشتر مردم در مقوله مواد مخدر؛ خواستار توجه بیشتر مسئولین نسبت به تقویت و اجرای برنامه های پیشگیری از اعتیاد به ویژه میان ورزشکاران شد.

 

فریب دوستان ناباب و حرفهای تحریک کننده آنها را نخورید

 

۲ گروه از ورزشکاران بیشتر از همه در معرض خطر هستند،جوانهایی که تازه ورزش حرفه ایی را شروع کردند و نیز کسانی که ورزش حرفه ای را به تازگی کنار گذاشته اند بیشتر در معرض خطرند

در این رابطه یکی از بازیکنان سابق تیم ملی در خصوص استعمال دخانیات برخی ورزشکاران می گوید؛ آنقدر از این موارد در میان ورزشکاران دیده ام که گفتنش برایم سخت است. حتی دوستان نزدیکم در تیمهای مختلف موادهایی مصرف می کردند که نمیتوانم بگویم، متاسفانه در خصوص مصرف مواد مخدر خیلی چیزها در طول سالهایی که ورزش حرفه ایی میکنم دیدم تا حدی که سرم از گفتنش درد می گیرد، وی یکی از دلایل اصلی استفاده از ماده مخدر شیشه و شیوع آن در بین ورزشکاران را، مصرف راحت و دسترس بودن آن همانند برخی مواد مخدرهای جدید دانست.

خیلی ها فکر میکنند یکی دو بار برای تفریح و آزمایشی از مواد مخدر استفاده میکنند یا دوستان ناباب با بعضی حرفها و جملات تحریک کننده آنها را تحریک میکنند تا از مواد مخدر استفاده کنند اما همان بار اول کار خودش را میکند و فردی که ورزشکار و یا آدم سرحالی بوده را تبدیل به یک معتاد و ضعیف و مفلوک می سازد،

نمونه های زیادی وجود دارد که استفاده از مواد در ابتدا تفریحی و تفننی بوده اما به یک عادت تبدیل گشته است، در هر صورت بی شک ورزش مهم ترین ابزار برای مقابله با دام اعتیاد است امیدواریم ورزشکاران عزیز و دیگر اقشار جامعه به خصوص جوانان عزیز، لذت های دائمی و همیشگی یک زندگی سالم و محترمانه را فدای لذت فانی، مقطعی و خطرناک اعتیاد نکنند.

توضیح : در نوشته بالا از اسامی مستعار استفاده شده است.

 

جدا از آنچه برشمردیم، بسیاری از ورزشکاران بزرگ جهان پس از مدت‌ها ورزش و عنوان‌داری سرانجام اسیر اعتیاد به مواد مخدر شدند و مسیر زندگیشان را تخریب و به نابودی کشاندند.  این ورزشکاران پس از افسردگی‌های شدید رو به مصرف مواد مخدر آوردند. این افراد دلیل اعتیادشان را داشتن استرس زیاد، سقوط از اوج و تنهایی می‌دانستند.

رنه هیگوئتا

یکی از ناراحت‌کننده‌ترین داستان‌ها مربوط به دروازه‌بان افسانه‌ای کلمبیا، رنه هیگوئتا است. زمانی که او بازیکن تیم آوکاس بود، دچار اعتیاد و افسردگی شد. در تاریخ فوتبال جهان ازاین سنگربان به عنوان خالق حرکت عقرب یاد می‌شود. هیگوئتا یکی از دوستان نزدیک پابلو اسکوبار، بزرگترین قاچاقچی کوکائین جهان بود. رنه پس از مدتی به عنوان مربی وارد جامعه فوتبال شد.

مارک بوسنیچ

دروازه‌بان سابق تیم ملی استرالیا در سال ۲۰۰۲ آزمایش اعتیاد داد و جواب این آزمایش، مثبت اعلام و معتاد بودن این دروازه‌بان علنی شد. بوسنیچ در آن زمان دروازه‌بان شماره یک تیم چلسی انگلستان بود که پس از اعلام و مشخص شدن اعتیادش به کوکائین توسط باشگاه لندنی کنار گذاشته شد. مارک به علت اعتیاد ۹ ماه از ورزش فوتبال محروم بود. در مدت اعتیاد، او هر هفته ۶ هزار یورو برای خرید کوکائین هزینه می‌کرد. دروازه‌بان تیم چلسی گفته بود: در هر بار مصرف، ۱۰ گرم کوکائین استفاده می‌کردم. مهم ترین خاطره فوتبالی تاریخ ایران در روزی رقم خورد که بوسنیچ درون دروازه استرالیا بود.

مارکو پانتانی

یکی از معروف‌ترین و شکست‌ناپذیرترین دوچرخه‌سواران دنیا بود که گفته می‌شود زمانی به کوکائین اعتیاد داشته است. او فتح‌کننده جیرودی ایتالیا تور دوفرانس بوده است. داستان زندگی او از آن جایی غم‌انگیزتر می‌شود که جسد این ورزشکار را در یکی از روزهای سال ۲۰۰۴ در هتلی به نام ریمینی پیدا کردند. مارکو به تومور مغزی مبتلا شده بود که پس از مدت‌های زیادی اعتیاد، دچار بیماری‌های قلبی نیز شد.

لن بیاس

در سال ۱۹۸۴، به عنوان بسکتبالیست برگزیده بوستون سلتیک معرفی شد. این بسکتبالیست می‌خواست به این منظور با دوستان دانشگاهی خود جشنی را برگزار کند اما این آخرین شب زندگی او بود.

لن بیاس به دلیل مصرف مواد در آن شب دچار بیش‌مصرفی شد. این اتفاق باعث شد تا رونالد ریگان، رئیس جمهور وقت کشور آمریکا مجازات بسیار شدیدی برای مصرف و حمل کوکائین در نظر بگیرد.

پل گسکوین

ستاره سال‌های گذشته تیم ‌ملی فوتبال انگلیس، آخرین بازیکنی است که به علت تصمیمات نادرست، دچار شرایط هولناکی شد. هافبک با استعداد انگلیسی خیلی زود به حاشیه رفت. گسکوین دچار اعتیاد به الکل و مواد دیگر شد و زندگی‌اش را بر باد داد

 

 

 

به این نوشته امتیاز بدهید!

امتیاز 5.00
جیرئیل خان بابائی

جیرئیل خان بابائی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • ×